زمان تقریبی مطالعه: 44 دقیقه
 

تقسیم جنینی





تقسیم جنینی، تقسیم یک تخمک بارور شده به دو قسمت و سپس ترمیم جدار پوسته و تبدیل آن تخمک به دو تخمک بارور شده مستقل که از هرکدام از آن دو، یک جنین پدید می‌آید.

فهرست مندرجات

۱ - مقدمه
       ۱.۱ - فواید و کاربردها تقسیم جنینی
       ۱.۲ - فایده اول
       ۱.۳ - فایده دوم
       ۱.۴ - فایده سوم
       ۱.۵ - فایده چهارم
       ۱.۶ - فایده پنجم
       ۱.۷ - اشکالات
۲ - پاسخ شرعی به اشکال‌ها
       ۲.۱ - پاسخ اشکال اول
       ۲.۲ - پاسخ اشکال دوم
       ۲.۳ - پاسخ اشکال سوم
       ۲.۴ - پاسخ اشکال چهارم
۳ - فواید شبیه سازی
۴ - دو نکته درخور توجه
۵ - تقسیم جنینی از شبیه سازی
۶ - احکام وضعی شبیه سازی‌ها
       ۶.۱ - انتقال هسته به سیتوپلاسم زنی دیگر
       ۶.۲ - پرسش‌ها شبیه سازی
       ۶.۳ - شبیه سازی و انسانیت انسان
       ۶.۴ - شبیه سازی و کرامت انسان
       ۶.۵ - شبیه سازی و حقوق بشر
       ۶.۶ - شبیه سازی و آزادی تولیدمثل
       ۶.۷ - شبیه سازی و فرزندان خانواده
       ۶.۸ - شبیه سازی و اشخاص مشابه
       ۶.۹ - شبیه سازی و ارزش نامقبول
       ۶.۱۰ - خطرات شبیه سازی
       ۶.۱۱ - افراد و عملی شدن شبیه سازی
       ۶.۱۲ - شبیه سازی و ارث
       ۶.۱۳ - شبیه سازی و تشخیص جرم
       ۶.۱۴ - شبیه سازی و خرید وفروش
       ۶.۱۵ - شبیه سازی و عمل جراحی
       ۶.۱۶ - شبیه سازی و حذف سلول جنسی
       ۶.۱۷ - شبیه سازی و قطع عضو
       ۶.۱۸ - شبیه سازی و دختر خواندگی
              ۶.۱۸.۱ - پاسخ اول
              ۶.۱۸.۲ - پاسخ دوم
       ۶.۱۹ - شبیه سازی به صورت مطلق
۷ - پانویس
۸ - منبع

۱ - مقدمه



در سال ۱۹۹۳م دانشمندان به کاری دست زدند که تقسیم جنینی نامیده شد و آن عبارت است از:تقسیم یک تخمک بارور شده به دو قسمت و سپس ترمیم جدار پوسته و تبدیل آن تخمک به دو تخمک بارور شده مستقل که از هرکدام از آن دو، یک جنین پدید می‌آید.
در سال ۱۹۹۷م دانشمندان دستاوردی داشتند که شبیه سازی نام گرفت و آن عبارت است از تولید جنینی بدون کمک گرفتن از سلول جنسی مذکر و از راهی غیر جنسی، که کاملاً مشابه صاحب آن هسته است، در تولیدمثل به شیوه شبیه سازی، از همان ابتدا به جای سلول تخم ترکیب شده، هسته یک سلول ۴۶ کروموزمی جایگزین هسته تخمک می‌شود و در رحم زن قرار می‌گیرد.
نیاز به همگامی با تحولات در زمینه شبیه سازی و تقسیم جنینی و ابراز حکم شرعی اهمیتی ویژه دارد. این دو مسئله از این بعد اهمیت دارند که آیا موجب تعدی به انسان که خداوندش گرامی داشته و قوانین و شریعتی برای او قرار داده که او را به عدالت و کرامت می‌رساند می‌شود یا نه؟ از این رو، در این دو موضوع از دو مدخل می‌توان وارد بحث شد:
اول. نگریستن در حکم تکلیفی این دو؛ یعنی مشروعیت و عدم مشروعیت؛
دوم. بررسی حکم وضعی که متکفل بحث از آثار مترتب بر این گونه تصرفات در صورت وقوع است؛ مانند احکام نسب و نفقه و ارث و ازدواج ؛ زیرا شرع، آثار تصرفات را حتی اگر ممنوع باشد، سازمان دهی می‌کند.

۱.۱ - فواید و کاربردها تقسیم جنینی


فوایدی برای تقسیم جنینی برشمرده شده است؛ از آن جمله است:

۱.۲ - فایده اول


اگر تخمدان زن از فقر تخمک رنج می‌برد و تنها یک تخمک تولید می‌کند و در این هنگام احتمال شکل گیری جنین بسیار ضعیف است، پس بهتر است که اسپرم در آستانه تقسیم به دو جنین و هرکدام از آن دو هم به دو جنین دیگر تجزیه شود تا شمار کافی از جنین‌ها فراهم باشد و مثلاً چهار عدد از آن جنین‌ها در رحم زن قرار گیرد و بقیه در سرمای شدید نگهداری شود. اگر زن آبستن شد، که چه خوب؛ ولی اگر آبستن نشد باقی‌مانده جنین‌ها بار دیگر در رحم او کشت می‌شود.

۱.۳ - فایده دوم


فایده دوم تشخیص بیماری ژنتیک احتمالی، پیش از قرار دادن جنین اولیه تشکیل شده از شمار اندکی از پروتوپلاسم‌ها در جنین است. پیشترها برای این کار پروتوپلاسم از این جنین جدا می‌شد تا مورد تشخیص قرار گیرد که اگر سالم بود، کشت می‌شد و اگر ناسالم بود، به دور انداخته می‌شد. اما این روش برای جنین خطرناک بود، در حالی که اگر این جنین را به دو قلو به شیوه تقسیم جنینی تقسیم کنیم، می توانیم یکی را برای تشخیص و دیگری را‌ به‌طور کامل برای کشت استفاده کنیم.
این معنایی است که دو دانشمندی که عملیات تقسیم جنینی را بر روی اسپرم انجام داده‌اند، گفته‌اند و فواید دیگر تقسیم جنینی در ادامه می‌آید:

۱.۴ - فایده سوم


مادری که به یکی از جنین‌ها آبستن شده و جنین های دیگرش در یخچال نگهداری می‌شود، در صورتی که فرزندش بمیرد و او بخواهد طفلی کاملاً مشابه او داشته باشد، می تواند با جنین یخچالی که در رحمش قرار می‌گیرد، آبستن شود و این جنین رشد و نمو کند و او طفلی جدید و مثل طفل قبلی خود داشته باشد.

۱.۵ - فایده چهارم


همچنین طفلی که همتایش نگهداری شده و یا همتایی مشابه خود دارد، در صورت بیماری ممکن است به برخی اعضای جدید نیاز پیدا کند، ولی چنین اعضایی برای او فراهم نباشد. در چنین صورتی، آن جنین مشابه در رحم کشت می‌شود تا رشد کند و از اعضای بدن او برای همتایش استفاده می‌شود؛ مانند زمانی که اولی به بیماری سرطان خون مبتلا شود که نخاع همتایش را به بدن او پیوند می‌زنند و او از بیماری اش شفا می‌یابد، بی آن‌که همتایش آسیبی ببیند.

۱.۶ - فایده پنجم


همچنین می‌توان از این طریق، بیماری‌های ژنتیک ناشی از اختلال در یکی از ژن‌های قابل وراثت را درمان کرد و با روش (تقسیم جنینی) ژنی سالم را جایگزین آن نمود. در این صورت، نسلی سالم به جریان می‌افتد که دور از هر ژن بیماری زیستش را ادامه می‌دهد و شمارشان در آینده رو به فزونی می‌نهد.

۱.۷ - اشکالات


اما در مقابل این فواید اشکالاتی هم بر (تقسیم جنینی) ذکر شده که خلاصه شان چنین است:
۱. آیا اقدام به استحصال جنین‌های متعدد از یک تخمک بارور شده، جایز است؟
۲. وقتی جنین‌ها زیاد شوند و برخی از آن‌ها کشت گردند و مایه آبستنی شده، به طفل تبدیل شوند، سرنوشت جنین‌های دیگر یا مرگ است و یا این‌که‌ به‌طور رایگان و یا با فروش، در رحم زنان دیگر که خواهان آن هستند، کشت شود. در این جا دو پرسش پیش می‌آید:
ییکم. آیا کشتن این جنین‌های زیادی، مشمول حکم حرمت شرعی نیست؟
دوم. آیا آبستن شدن زنان دیگر به این جنین‌ها اشکالی ندارد؟
۳. آیا جایز است جنین‌های منجمد را به منظور استفاده از اعضایش برای طفل یا هرکس دیگری که بدون آن عضو هم می‌تواند زندگی کند، در رحم مادر کشت کرد؟
۴. آیا پدید آوردن دو جنین دوقلو با چند سال فاصله میان عمر آن دو، به گونه ای که آینده کوچک تر با بیماری‌های ژنتیکی ای که دامنگیر همتای بزرگ ترش می‌شود قابل پیش بینی باشد، مانع شرعی ندارد؟

۲ - پاسخ شرعی به اشکال‌ها




۲.۱ - پاسخ اشکال اول


تقسیم جنینی محدود به تقسیم تخمک بارور شده به چند جنین است و این کار به دو شرط جایز است:
اول این‌که این تقسیم، مایه حیات یا سلامتی جنین باشد. دوم این‌که تقسیم جنینی به گونه‌ای انجام نشود که موجب اختلال در نظام (طبیعی اجتماعی) شود؛ مانند آن‌که یک تخمک بارور شده، به چند جنین تقسیم شود و همزمان در چندین رحم قرار گیرد و این کار منجر به ناممکن شدن تشخیص چندقلوها گردد. ضرورت امکان تشخیص از آن رو است که تمایز و تفاوت میان بنی آدم برای جوامع انسانی براساس حکمت الهی که در آیه (ومن آیاته خلق السماوات والارض واختلاف السنتکم والوانکم) (و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شما است آمده، ضروری است.
نظام عمومی (جامعه) مبتنی بر تمایز است و اگر تمایز از میان برود، در این نظام اختلال پدید می‌آید و هرج و مرج به راه می‌افتد؛ زیرا چه بسا مرد زن بیگانه را با همسر خود اشتباه بگیرد و یا محرم را از نامحرم نتواند تشخیص دهد و در معاملات تمییز و تشخیص طرفین ناممکن شود و در قضا و شهادات، تشخیص مدعی از منکر و تشخیص هر دو از شاهدان امکان پذیر نباشد.
وضع چنان شود که در مدارس و مشاغل و ادارات و امتحانات، فرستادن نسخه‌ای جایگزین به جای نسخه اصلی به آسانی میسر شود و این کار موجب تضییع حقوق و تعطیل عدالت و به هم خوردن نظام عمومی و آهنگ جامعه شود.
اگر دلیل شرط دوم روشن شده باشد، دلیل شرط اول هم اصل عدم جواز قتل مبدأ پیدایش انسان است که همان تخمک بارور شده است و این اصل با ادله شرعی ثابت شده است. در روایت معتبر اسحاق بن عمار آمده است:(قلت للامام الکاظم:المرأة تخاف الحبل فتشرب الدواء فتلقی مافی بطنها؟ قال:لا. قلت:انما هو نطفة. فقال:ان اوّل ما یخلق نطفة)؛
از امام کاظم (ع) پرسیدم:(آیا جایز است) زنی (که) از حامله شدن می‌ترسد، دارویی بنوشد تا آنچه را در شکم دارد، سقط کند؟ گفت:نه. گفتم:اما آن، چیزی جز نطفه نیست. گفت:نخستین چیزی که آفریده می‌شود، نطفه است.
همچنین از روایات فراوانی که درباره وجوب دیه برکسی که اقدام به ساقط کردن نطفه بارورشده کرده، می توان حرمت را برداشت کرد. از این روایات است، صحیحه محمدبن مسلم که می‌گوید:سألت الإمام الباقر عن الرجل یضرب المرأة فتطرح النطفة فقال:علیه عشرون دینارا. قلت یضربها فتطرح العلقة؟ فقال:علیه أربعون دینارا)؛
از امام باقر (ع) درباره حکم مردی پرسیدم که همسرش را می‌زند که در نتیجه، او نطفه‌اش را می‌اندازد. گفت:باید بیست دینار بپردازد. گفتم:اگر در نتیجه زدن، علقه را سقط کند چه؟ گفت:چهل دینار.
از حدیث (لاضرر ولاضرار فی الإسلام) که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده و دایره شمول آن، موضوع مورد بحث ما را هم دربرمی گیرد، می توان به حرمت آسیب رساندن به تخمک بارورشده هم حکم کرد.

۲.۲ - پاسخ اشکال دوم


کُشتن ( قتل ) جنین‌های دیگری که از آن‌ها برای کشت در رحم زنان استفاده نشده است، چه به شکل منجمد نگهداری شود و چه به شکل دیگر، جایز نیست؛ زیرا چنین جنین‌هایی منشأ شکل گیری انسان هستند و ادله پیشین، بر حرمتِ قتلِ منشأ شکل گیری انسان یا زیان رساندن به آن دلالت می‌کرد.
بله، اگر تخمک بارورشده و تقسیم شده، پیش از آن‌که پوسته مصنوعی اش درست شود، در حالت انجماد قرار گیرد و به پوشاندن دیواره سلولی به تخمکی که قرار است در رحم قرار گیرد، اکتفا شود، در این صورت تخمکی که دیواره یا پوسته مصنوعی برایش درست نشده است، مبدأ پیدایی انسان نیست و اگر در آینده نیازی بدان نبود، از میان بردنش اشکالی ندارد؛ زیرا دلیلی بر حرمت اتلاف آن پیش از آن‌که منشأ پیدایی انسان باشد، وجود ندارد؛ چراکه وضعیتش مانند وضعیت منی است که هدر دادن آن جایز است.
اما در این‌که این جنین‌ها به زنان دیگر بخشیده شود تا در رحمشان قرار گیرد، دلیلی بر عدم جواز آن وجود ندارد؛ زیرا برای ما حرمت وارد کردن نطفه در رحم زنی که بر صاحب نطفه حرام است، ثابت شده و این امر غیر از زنا است. در حدیثی معتبر از امام صادق (ع) آمده است:
(إن اشدّ الناس عذاباً یوم القیامة رجل أقرّ نطفته فی رحم یحرم علیه)؛معّذب ‌ترین انسان‌ها در روز قیامت، مردی است که نطفه‌اش را در رحمی قرار دهد که او حرام است.
[۴] وسائل الشیعة، ج۱۴، باب۴ از ابواب النکاح المحرم، حدیث۱.

در روایت دیگری که صدوق از پیامبر اسلام روایت کرده، آمده است: لن یعمل بنی آدم عملاً أعظم عند الله عزّ وجلّ من رجل قتل نبیاً او إماماً او هدم الکعبة التی جعلها الله قبلة لعباده أو أفرغ مائه فی امرأة حراما، (و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها وزمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شما است) ؛
آدمیزاد، کاری را که در نزد خدا درشت تر از کشتن پیامبر یا امامی، یا ویران کردن کعبه‌ای که قبله گاه بندگان قرار داده شده و یا ریختن منی در زنی که بر آنان حرام است، مرتکب نمی‌شوند.
[۶] وسائل الشيعة, ج۱۴, باب۴ از ابواب النكاح المحرم، حدیث۲.
برخی فقها معتقدند که مراد از این حدیث و حدیث پیش از آن، زنا است و ادخال نطفه در رحمی که بر مرد صاحب نطفه حرام است، کنایه از زنا است ما هرچند با این نظر مخالف هستیم زیرا معتقدیم که این دو روایت تصریح دارند به حرمت افکندن نطفه در رحمی که بر صاحب نطفه حرام است و این معنای دیگری غیر از حرمت زنا است که عبارت از نزدیکی کردن حرام است ولی حتی براساس مبنای یاد شده که ما آن را نمی‌پذیریم، قرار دادن تخمک بارور شده در رحم زن بیگانه حرام نیست؛ زیرا زنا نخواهد بود و این امر واضح است و القای نطفه در رحم شامل آن نمی‌شود.
در حدیث اول روشن است که منظور از نطفه، منی است؛ زیرا (نطفه مرد) گفته شده است، ولی مورد سؤال نطفه‌ای است که تخمک بارورشده، یعنی تشکیل شده‌از اسپرم مرد و اوول زن است که منشأ پیدایی انسان است. از این رو، پاسخ ما جواز صرف قرار دادن این تخمک در رحم زن بیگانه است؛ زیرا ادله حرمت یادشده شامل آن نمی‌شود. بنابراین کار مادری که به این جنین (تخمک) آبستن می‌شود، اگر مستحب نباشد، حداقل جایز است.
اما بزرگ نمایی ای که برای این کار می‌شود و گفته می‌شود که زن (آبستن جنینی بیگانه خواهد شد که نه از آنِ شوهرش و نه از آنِ خودش و نه در دایره عقد زناشویی شکل گرفته است، مفید حرمت نیست؛ زیرا چه اشکالی دارد که زن آبستن فرزندی شود که نه از شوهرش است و نه از خودش و نه برآمده از قرارداد زناشویی؟ آیا این کار زنا است، یا دلیلی بر حرمت آن در سنت شریف و قواعد شریعت وجود دارد؟ بلکه چه بسا بتوان گفت:زنی که چنین جنینی را که منشأ پیدایی یک انسان است، از مرگ نجات بخشیده و در رحم خود پذیرفته است. پس در حقیقت به سبب این‌که جنینی را از مرگ نجات داده، مستحق سپاس است.

۲.۳ - پاسخ اشکال سوم


اما استفاده از جنین‌های منجمد برای کشت در رحم مادر یا غیر او به شرط این‌که منجر به مرگ یا آسیب رسیدن به آن جنین نشود، جایز است؛ زیرا روشن است که از بین بردن آن برای نجات بخشیدن زندگی دیگری و زیان رساندن به آن برای سود رساندن به دیگری جایز نیست. اما اگر استفاده از آن برای (علاج) دیگران موجب زیان برایش نباشد، امری جایز است که ولیّ او یا خودش پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد می‌توانند انجام دهند. این حکم به روشنی از شریعت درخشان اسلام که اصل قتل را باعث ضرر رساندن به موجود زنده دانسته و براساس سخن رسول خدا (ص) (لاضرر و لا ضرار فی الاسلام)، آن را حرام کرده است، دریافته می‌شود.
در این جا باید به این نکته توجه دهم که وقتی می‌گوییم: قرار دادن جنین‌های تقسیم شده در رحم زوجه یا رحم زنان حرام نیست، (و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها وزمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شما است، این حکم تنها در صورتی است که قراردهنده جنین، همسر آن زن باشد؛ یعنی کسی که کشف عورت زن در برابر او جایز است یا در صورت اضطرار و در مرحله معالجه مجاز شرعی قرار داشته باشد که غیر همسر هم می‌تواند اقدام به این کار کند.

۲.۴ - پاسخ اشکال چهارم


اما ایجاد دو جنینی که چند سال میان آن دو فاصله افتد و آن‌که کوچک تر است، آینده خویش را در بیماری‌های ژنتیکی ای که بر سر همتایش می‌آید، ببیند و بداند که چنین بیماری‌هایی در کمین او است، دلیلی برای حرمت آن نیست؛ زیرا چه بسا خانواده‌هایی که مبتلا به بیماری‌های قند و چاقی و فشار خون و دیگر بیماری‌های ژنتیکی هستند و هیچ‌کس بچه دار شدن این خانواده‌ها را به بهانه آگاه شدن طفل به امراض وراثتی ای که در انتظارش خواهد بود حرام نمی‌داند.
بله، شاید بتوان حکم کرد به حرمت مطلع کردن همتای کوچک تر و حتی بزرگ تر از بیماری‌هایی که دامنگیرش خواهد شد؛ زیرا موجب آزار او می‌شود و شریعت اسلام آزار رساندن به مسلمانان را نهی کرده است، ولی این امر ربطی ندارد به حرمت به وجود آوردن طفلی که از ابتلای خود به بیماری‌هایی در آینده خبردار خواهد شد.
پدر و مادر، چه کسانی هستند؟
حال این پرسش پیش می‌آید که اگر جنین‌های تقسیم شده را در رحم زنان فاقد تخمک قرار دهیم، چه کسی ( پدر ) و چه کسی ( مادر ) خواهد بود؟
پاسخ این است که وقتی دانستیم معنای حقیقی فرزند، موجودی است که از چیزی زاده شود و یا از آن نشئت گیرد و وقتی دانسته شود که عرفاً عنوان فرزند به موجودی اطلاق می‌شود که از منی مرد و تخمک زن برآمده باشد؛ بنابر این چندقلوهایی که حاصل منی زوج و تخمک زوجه‌ای باشند، فرزند همان زوج و زوجه هستند. اما زنی که تخمک بارور شده در رحمش قرار داده شده است، مادری مجازی است که آن نطفه را در رحمش پرورده است و مادر حقیقی نیست؛ زیرا قرآن کریم می‌گوید:این فتوا را حضرات آیات: میرزا جواد تبریزی و سیدکاظم حائری صادر کرده‌اند.، و ولادت حقیقی با قرار دادن تخمک بارور شده در شکم و بیرون آوردن آن نیست چنان‌که غیرعرب‌ها ممکن است نام این کار را هم ولادت بگذارند بلکه فرزند حقیقی، آن است که از وی نشئت گرفته و زاده شده باشد. بنابراین مرد و زنی که فرزند محصول منی و تخمکشان است، پدر و مادر حقیقی او هستند.
اما نسبت این مادری که نطفه را در شکم خود پرورده و نه ماه میزبان او بوده است، با خود آن طفل چه می‌شود؟ گفته شده است براساس قیاس اولویت قطعی، اگر طفل شیرخوار از شیر زنی بخورد که آن شیر موجب استحکام استخوان و رشد و فربه شدن بدن او شود، به آن زن محرم باشد، قطعاً مادری که نه ماه آن طفل را در حالت جنینی در شکم خود پرورش داده هم به او محرم است.

۳ - فواید شبیه سازی



در باب فواید شبیه سازی، همان فوایدی که برای تقسیم جنینی گفته شد، در این جا هم گفته می‌شود؛ مانند غلبه بر برخی مشکلات نازایی، تشخیص عدم وجود بیماری در نطفه‌ای که قرار است در رحم نهاده شود، کندن ژن بیماری وراثتی و جایگزین کردن آن با ژنی سالم، و مانند این موارد که در باب تقسیم جنینی هم ذکر شد.
اما پرسش شرعی این است که‌ایا شبیه سازی به لحاظ اصولی و یا از حیث ثانوی، حرمت شرعی ندارد؟ پاسخ این است که نفس عملیات شبیه سازی انسانی به عنوان اولی اش در صورت موفقیت اشکالی ندارد، به شرط این‌که با کار حرام دیگری تقارن نیابد؛ اما از نگاهی دیگر، حکمت بالغه الهی که بر تفاوت و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌ها برای حفظ نظام عام جریان داشته است، در صورت اجرا به شکل گسترده مقتضی حرمت شبیه سازی است، آن حرمت هم در صورتی است که شباهت نسخه‌های این شبیه سازی درست مانند شباهت نسخه‌های یک کتاب باشد و موجب اختلال قطعی در نظام اجتماعی شود، این فتوا را حضرات آیات:میرزا جواد تبریزی و سیدکاظم حائری صادر کرده‌اند.و این از آن رو است که چنان‌که پیشتر گفته‌امد برای مثال در ازدواج میان زوجه و همتای او و میان محرم و نامحرم نمی‌توان تمایز قائل شد، و تشخیص طرفین معامله در معاملات و مدعی و مدعی علیه از یکدیگر و تشخیص هر دو از شهود ناممکن خواهد شد، و مالک را از غیر مالک نمی‌توان تمییز داد، و امکان تقلب در امتحانات مدارس و مشاغل و ادارات فراهم خواهد شد، و اینها افزون بر تباهی نسب‌هاست که موجب تضییع حقوق می‌گردد.
خلاصه کلام این‌که با اجرای شبیه سازی انسانی به شکل گسترده، چنین خطرها و تعدی‌هایی، فردیت فرد و خاص بودن او و تمییزش را از مشابهانش تهدید می‌کند و ساختار تثبیت شده اجتماعی متزلزل می‌گردد و تمام بشریت در معرض خطر قرار می‌گیرد.
اما تمام این خطرها و تهدیدها که گفته شد، نمی تواند حلیت شبیه ساختن را برای شخص معینی که می‌توان میان آن دو حداقل از راه تفاوت سنی تمییز داد، از میان بردارد. به عبارت دیگر می‌توان گفت ساختن شبیه برای هر فردی که نسخه‌ای یگانه است، در صورتی که محذور یاد شده که ناشی از شبیه سازی گسترده است وجود نداشته باشد، حلال است و دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد. پس مطلقاً نیازی به تحریم شبیه سازی نیست و بلکه تحریم شبیه سازی در شرایطی که دلیلی هم بر آن وجود ندارد، جایز نیست.

۴ - دو نکته درخور توجه



ییک. شبیه سازی تک نسخه ای برای هر شخص، در صورت جایز بودن چنان‌که گذشت چه بسا اکنون ممنوع باشد؛ زیرا ارزیابی فایده و ضرر این کار، هنوز به آینده حوالت داده شده است. چه بسا این کار، زیان‌هایی را با خود داشته باشد که تنها پس از عملی شدن شبیه سازی انسانی، آشکار شود و در صورتی که در حالات خاص اجازه شبیه سازی داده شود، زیان‌های آن قابل کنترل نباشد. فراموش نکرده‌ایم که پس از توانایی بشر بر شکافتن اتم، زیان‌هایی به بار آمد که پیش از آن و حتی پس از آن دانسته و مورد انتظار نبود؛ زیرا برخی از زیان‌ها، مدت زیادی پیش از حادثه، آشکار نمی‌شوند. داستان جنون گاوی که در انگلیس اتفاق افتاد، نتیجه تغذیه‌ای بود که مفید و علمی تشخیص داده شده بود در این تغذیه، عناصر غذایی متنوع و مورد نیاز گاوها که به طرز مصنوعی فراوری می‌شود، به آن‌ها خورانده می‌شد که موجب رشد سریع وزن و ازدیاد شیر می‌گردید فایده این کار، فزونی سودآوری پرورش گاو بود، اما نتیجه آن به هم خوردن نظم حیات و فساد طبیعت گاوها (جنون گاوی) بود این بیماری به انسان‌هایی که از گوشت و شیر چنین گاوهایی تغذیه کردند، سرایت یافت و مرگ و میرهایی را موجب شد.
بنابراین حکم به جواز در صورتی قطعی است که هیچ زیانبار نباشد. این امر مقتضی آن است که دست پژوهش علمی از باب معرفت اسرار الهی آفرینش در شبیه سازی نباتات و پستانداران باز باشد تا در طی زمانی دراز، بی ضرر بودن شبیه سازی انسانی که از پستانداران است اثبات شود و کار شبیه سازی بر روی انسان متضمن هیچ گونه مخالفتی با شرع مقدس نباشد. مراعات این نکته در بحث تقسیم جنینی هم لازم است.
دو. ولیّ امر یعنی حاکم شرعی ای که زمام امور مسلمانان را در دست دارد می‌تواند تقسیم جنینی و شبیه سازی را با حکم ولایی یا حکومتی حرام کند؛ چنان که دولت‌های غربی تحقیق درباره شبیه سازی انسانی را ممنوع و ردیف بودجه چنین تحقیقاتی را حذف کرده‌اند و انجام دادن چنین پژوهش‌هایی را برای چند سال به تعلیق درآورده‌اند تا مراکز تخصصی درباره اصل این کار به نتیجه مشخصی برسند و سپس درباره آن تصمیم گیری شود. اما با این حال می‌گوییم:چنین تحریمی، حکم شرعی تغییرناپذیر نخواهد بود؛ بلکه حکم ولایی حکومتی است که در زمان و مکان مشخصی قابل دگرگونی است.

۵ - تقسیم جنینی از شبیه سازی



این فرض سوم عبارت است از ایجاد چندقلوهایی از تخمک هسته زدایی شده که در آن سلول جسمی ای کشت می‌شود و پس از تقسیم اولیه، غشای سلول به صورت مصنوعی پیوند داده می‌شود تا آن پارگی التیام یابد. سپس هر سلول به دو سلول مادر مستقل تقسیم می‌شود که خود قابلیت تقسیم دوباره برای تکوین جنین را دارد. به این ترتیب، از سلولی که لقاح جنسی نیافته، چندین دوقلو داریم که در آینده می‌تواند نسخه‌ای مطابق اصل از صاحب هسته جسمی باشد. حکم این کار اگر در آینده موفقیت آمیز باشد، تفاوتی با حکم شبیه سازی ندارد و اگر به صورت گسترده عملی شود و از یک شخص نسخه‌های فراوان تولید شود که موجب اختلال در نظام اجتماع شود، حرام خواهد بود.
آیا موجود تولد یافته از شبیه سازی فرزند شرعی است؟ پدر و مادر او کیان اند؟
من معتقدم، تولد حقیقی آن است که از دیگری نشئت گیرد. پس زمانی که می‌گوییم حرارت از آتش زاده می‌شود، منظور این است که آتش، حرارت زا است و زمانی که گفته می‌شود گیاه و نبات از بذر همراه با آب و خاک تولد می‌یابد، منظور این است که این عناصر با هم گیاه را می‌زایند. این معنای لغوی تولد است. در کتاب مجمع البحرین هم (والدیت) چنین تفسیر شده است که از برخی اجزای او موجود زنده دیگری بر سبیل استحاله در آن جزء تصور شود. از این رو، ما ادعای کسی را که می‌گوید:این فتوا را حضرات آیات: میرزا جواد تبریزی و سیدکاظم حائری صادر کرده اند.، قبول نداریم؛ زیرا قرآن کریم آن‌جا که می‌گوید:این فتوا را حضرات آیات:میرزا جواد تبریزی و سیدکاظم حائری صادر کرده‌اند.، به تولدی حقیقی اشاره می‌کند که با تبدیل تخمک به نطفه پدید می‌آید. پس صاحب تخمک، همان مادر حقیقی ای است که فرزند از او متولد می‌شود.
اما در خصوص مسئله نسب باید توجه داشت که هرگاه تولد صدق کند، ناگزیر عناوین انتزاعی دیگر مانند پدر و مادر (یعنی والد و والده) هم صدق می‌کند؛ زیرا در نسب تولد به تنهایی و بدون صدق عنوان فرزند و پدر و مادر فایده ندارد. بنابراین نسب، تنها به صدق تولد حقیقی مانند نبات و جماد نیازمند نیست؛ بلکه باید سه عنوان فرزند، پدر و مادر یکجا صدق کنند.
اگر به عرف رجوع کنیم، درمی یابیم که عنوان پدر بر کسی اطلاق می‌شود که فرزند از منی او پدید آمده باشد و عنوان مادر بر کسی صدق می‌کند که فرزند از تخمکش سر برآورده باشد. بنابراین تولد به تنهایی افاده نسب نمی‌کند؛ چنان که اگر فرزندی از سلول جسمی کسی تولد یابد، عرف، صاحب آن سلول جسمی را پدر آن طفل نمی‌داند؛ هرچند در تکوین او دخالت داشته است. همچنین است زنی که از او سلول جسمی گرفته شده است که به رغم نقش آفرینی اش در تکوین طفل، مادر او خوانده نمی‌شود. به همین سبب تولد حرارت از آتش، مجوز صدق عنوان پدر بر آتش نمی‌شود؛ هرچند آتش سبب زاده شدن حرارت است.
پس عرف حکم می‌کند که مفهوم پدر (والد) بر کسی صدق کند که طفل از اسپرم او برآمده باشد و مفهوم مادر (والده) بر کسی صدق می‌کند که طفل از تخمک او تولد یافته باشد. بنابر این تعریف، بر کسی که طفل از سلول جسمی او تولد یافته باشد، (پدر) گفته نمی‌شود. در این صورت نسخه شبیه سازی شده، پدر ندارد و مادرش، کسی است که صاحب تخمک است.

۶ - احکام وضعی شبیه سازی‌ها



گاه اموری اتفاق می‌افتد که باید ابتدا حکم شرعی آن شناخته شود و در درجه دوم حکم وضعی آن. در این جا برخی اموری را که ممکن است در آینده اتفاق افتد، ذکر می‌کنیم تا در معرفت حکم شرعی و وضعی این امور گامی از زمانه پیش افتاده باشیم.

۶.۱ - انتقال هسته به سیتوپلاسم زنی دیگر


در عمل لقاح جنینی سنتی که مجموع اسپر م مرد و تخمک زن است، تخمک بارور شده زوجه مثلاً زید در درون خود هسته‌ای را حمل می‌کند که دارای ۲۳ کروموزوم حاوی صفات ژنتیکی است. پیرامون این هسته، مایعی به نام سیتوپلاسم وجود دارد که به بهبود تقسیم سلولی کمک می‌کند. اگر فرض شود که سیتوپلاسم این تخمک بارور شده، بیمار بوده باشد و آن هسته به تخمک فاقد هسته و دارای سیتوپلاسم سالم زن دیگری منتقل شود، در این صورت تخمک بارور از آنِ زوجه زید (زن اوّلی) است؛ اما سیتوپلاسم از آن دیگری است. اگر این تخمک با منی زنده زوج لقاح یابد، منشأ انسانی دارای ۴۶ کروموزوم خواهد بود و این کروموزوم‌ها است که صفات ژنتیکی فرزند را معین می‌کند، اما سیتوپلاسمی که به ادامه حیات سلولی و تقسیم آن کمک می‌کند، از آن شخص ثالثی است که نه پدر است و نه مادر. در این جا نخست این پرسش پدید می‌آید که آیا انتقال هسته به سیتوپلاسم زنی دیگر حرام است، یا خیر؟
پاسخ این است که ما دلیلی بر حرمت انتقال هسته تخمک به سیتوپلاسم زنی دیگر نیافته ایم، اما کدام یک از آن دو زن، مادر به شمار می‌آیند؟ ما معتقدیم از آن‌جا که مادر بنا به تعریف یاد شده، کسی است که فرزند از او و از تخمک او تولد یافته باشد، در این جا چون فرزند، تکوین یافته از هسته و سیتوپلاسم است، بنابراین صاحب هسته و صاحب سیتوپلاسم هر دو مادر این فرزند خواهند بود. اگر بر ما اعتراض شود که عرف تعدد مادر را نمی‌پذیرد، پاسخ ما این است که عرف مفهوم را می‌پذیرد، ولی در تشخیص مصداق اشتباه می‌کند و خطای عرف در مصداق در صورت پذیرش مفهوم، اعتباری ندارد.

۶.۲ - پرسش‌ها شبیه سازی


در باب شبیه سازی پرسش‌های دیگری ممکن است پیش آید که به همراه جواب‌ها، در ذیل آن‌ها را ذکر می‌کنیم:
الف) اگر هسته از سلول جسمی مذکر و تخمک هسته زدا شده زن فراهم آمده و عمل تلقیح انجام شده و در رحم زن صاحب تخمک قرار گرفته باشد، در این صورت چه کسی پدر و چه کسی مادر است؟ و آیا فرقی هست میان آن‌که میان دو منشأ رابطه زناشویی برقرار بوده باشد یا چنین رابطه ای برقرار نباشد؟
پاسخ:صاحب تخمک، همان مادر طفل است؛ زیرا عرفاً صاحب تخمک مادر به شمار می‌آید و از آن رو که اسپرمی وجود ندارد، پس این طفل پدر ندارد؛ زیرا چنان‌که گذشت، عرفاً صاحب اسپرم، پدر به شمار می‌آید و فرقی نیست میان آن‌که میان آن دو منشأ رابطه زناشویی برقرار بوده باشد و یا نباشد.
ب) اگر در تولید طفلی، از سلول‌های زنی باکره گرفته شده باشد، آیا آن طفل، فرزند شرعی خواهد بود، در حالی که آن زن شوهر ندارد؟
پاسخ:صاحب تخمک، مادر است و چنین طفلی پدر ندارد و در چنین شرایطی میان این فرزند و مادرش در صورت مرگ یکی از آن دو رابطه توارث برقرار است؛ زیرا رابطه ارث بری با صدق عنوان مادر و فرزند برقرار می‌شود.
ج) اگر سلول جسمی زنی را با تخمک هسته زدایی شده زنی دیگر بیامیزند و طفلی از آن متولد شود، چه کسی پدر و چه کسی مادر خواهد بود؟
پاسخ:از آنچه گفته شد، روشن است که مادر آن طفل کسی است که از او تخمک گرفته شده، اما زن دیگر مادر نیست؛ زیرا عرف، صاحب تخمک را مادر می‌شناسد و معنای لغوی مادر و معنای تولد حقیقی هم همین است.

۶.۳ - شبیه سازی و انسانیت انسان


آیا شبیه سازی چالشی در برابر انسانیت انسان نیست؟ انسان در زاد و ولد طبیعی خود، نیازمند دو منشأ به نام پدر و مادر است؛ در حالی که در شبیه سازی یک سلول بارور شده تنها به یکی از والدین نیاز است. آیا این امر بر ویژگی‌های اساسی روابط انسانی و پیوند متقابل انسانها تأثیر نمی‌گذارد؟ و آیا می‌توان گفت که فرد شبیه سازی شده هم پدر و مادر دارد و آن دو کسانی هستند که سلول و تخمک از آن‌ها گرفته شده است؟ اگر پاسخ مثبت باشد، چه نسبتی میان این فرد شبیه سازی شده با صاحب سلول و یا تخمک برقرار خواهد بود؟
پاسخ:این طفل شبیه سازی شده، همان گونه که پیشتر گفته آمد، پدر ندارد؛ هرچند شخص مذکری در تکوین او نقش داشته است، اما به او عرفاً پدر نمی‌توان گفت. اما مادرش همان کسی است که از او تخمک را گرفته‌اند. بنابراین می‌توانیم بگوییم چنین کاری تأثیر بر پیوند و روابط متقابل انسان‌ها نخواهد داشت، جز این‌که این بچه، پدر ندارد.

۶.۴ - شبیه سازی و کرامت انسان


آیا شبیه سازی موجب درهم کوبیدن کرامتی نیست که قرآن کریم برای انسان قائل شده است:این فتوا را حضرات آیات: میرزا جواد تبریزی و سیدکاظم حائری صادر کرده اند. و اگر شبیه سازی ممکن شود، چه راه‌هایی برای حفظ و تثبیت کرامت انسان وجود خواهد داشت؟ و اساساً کرامت در این آیه به چه معنا است؟
پاسخ:مقصود از کرامتی که خدای تعالی به بنی آدم بخشیده، اعطای عقل و اندیشه به آنان برای رسیدن به مدارج کمال است و در این صورت، شبیه سازی موجب پایمال شدن این کرامت خداداد نخواهد شد؛ زیرا چنین کرامتی به فرد شبیه سازی شده هم که هرچند تنها از راه مادر از بنی آدم است، اعطا شده است، بله، چنان که گفتیم، اگر شبیه سازی به جایی برسد که موجب اختلال در نظام اجتماع گردد، امری نارواست و دلیل آن را هم پیشتر گفتیم.

۶.۵ - شبیه سازی و حقوق بشر


آیا در آینده با عملی شدن شبیه سازی، حقوق بشر در معرض تهدید قرار خواهد گرفت؟ آیا حقوق اخلاقی پایمال و تهدید نخواهد شد؟ آیا شبیه سازی موجب زیان دیدن منافع فرد و جامعه خواهد شد؟
پاسخ:اگر شبیه سازی در سطحی گسترده اجرا شود، به گونه‌ای که منجر به اختلال در نظام اجتماع شود، حقوق بشر تهدید و حقوق اخلاقی، پایمال خواهد شد و منافع فرد و جامعه زیان خواهد دید و از این رو، ما شبیه سازی را در صورتی که به اختلال نظام بینجامد، منع کرده‌ایم.

۶.۶ - شبیه سازی و آزادی تولیدمثل


آیا شبیه سازی موجب پایمال شدن حق آزادی تولیدمثل نیست؟
پاسخ:ما وقتی شبیه سازی به شکل گسترده را به سبب اختلال در نظام منع کردیم، پایمالی حق آزادی تولیدمثل هم از مصادیق این اختلال خواهد بود. اما این پایمالی برای دفع مفسده بزرگ ناشی از شبیه سازی منجر به اختلال نظام پذیرفته می‌شود و هرگاه فاسد با افسد تزاحم کند در فرض صدق عنوان فاسد در صورت تزاحم فاسد بر افسد مقدم می‌شود.
با این حال می‌گوییم:در صورتی که شبیه سازی را برای هر فرد به شکلی که به اختلال نظام نینجامد، مجاز بشمریم، منجر به پایمال شدن حق آزادی تولید مثل نخواهد شد. برای مثال اگر هر فرد بخواهد نسخه‌ای مشابه‌او تولید شود، به گونه‌ای که فاصله سنی میان او و نسخه مشابهش مثلاً پنجاه سال باشد، د ر چنین شرایطی اگر شبیه سازی به صورت گسترده ممنوع باشد، آزادی حق تولیدمثل پایمال نخواهد شد.

۶.۷ - شبیه سازی و فرزندان خانواده


در شبیه سازی، طفل از دو ماده وراثتی (پدر و مادر) آفریده نمی‌شود؛ بلکه از یک ماده وراثتی خلق می‌شود. از جهت ترکیب ژنتیکی، فرزندان ذکور نسخه مشابه مرد و فرزندان مؤنث نسخه زن هستند. آیا آفریده شدن از ماده ژنتیکی واحد سبب می‌شود که خانواده نتواند آن فرزندان را فرزندان خود بنامد؟ یا این‌که آنان به رغم تولید شدن از ماده ژنتیکی واحد، فرزندان خانواده هستند؟
پاسخ:گفتیم که به هر حال عرف این فرزندان را صرفاً فرزندان زنی می‌داند که صاحب تخمک است؛ زیرا در مسئله نسب، صدق تولد کافی نیست؛ بلکه نیاز به صدق تولد و صدق والد و والده است و ( پدر ) هم عرفاً جز بر کسی که طفل محصول اسپرم او بوده باشد، و (مادر) هم عرفاً جز بر کسی که فرزند از تخمک او به وجود آمده باشد، صدق نمی‌کند، و در شبیه سازی، عنوان مادر تنها بر کسی که از تخمک او فرزند به وجود آمده باشد صدق می‌کند.

۶.۸ - شبیه سازی و اشخاص مشابه


زمانی که شبیه سازی سلولی، باب خلق شماری بی پایان از اشخاص مشابه ژنتیکی را فراهم سازد، آیا سبب به هم خوردن درک ما از ویژگی‌های اساسی فردی هر موجود انسانی نمی‌شود؟ و آیا تحمیل قیودی بر تمام نسخه‌های انسانی قابل استحصال از یک شخص ممکن است؟
پاسخ:شبیه سازی اگر به صورت گسترده انجام شود، قطعاً به اختلال نظام می‌انجامد و به این ترتیب حقوق اساسی فرد، پایمال و عدالت، تباه و جامعه از حالت جامعه بشری خارج می‌شود. پیشتر گفته شد قیودی که بر همه نسخه‌های شبیه سازی شده نهاده می‌شود، قیودی شرعی است و همگی به یک قید برمی گردند که آن هم این است که شبیه سازی منجر به اختلال نظام نشود.

۶.۹ - شبیه سازی و ارزش نامقبول


برخی ارزش‌های نامقبول در تمام کشورهای جهان وجود دارد که همه کشورها به منع آن‌ها پایبندند؛ مانندِ:جنایات جنگی، بردگی و جنایت در حق بشریت. آیا شبیه سازی هم از این دسته ارزش‌های مطلقاً نامقبول است تا مشمول ممنوعیت الزامی بین المللی شود؟ یا فعالیت در این زمینه همانند تکنولوژی هسته‌ای متوقف یا معلق شود؟
پاسخ:هرگاه شبیه سازی منجر به اختلال در نظام شود، مثلاً اگر به صورت گسترده عملی شود، باید ممنوعیت بین المللی آن به عنوان ارزشی نامقبول در تمام کشورهای جهان اعلام گردد؛ زیرا حکمت بالغه الهی و شریعت مقدس بر مبنای تمایز میان انسان‌ها جریان دارد. بنابراین هر کاری که منجر به عدم تمایز شود، منجر به اختلال در نظام می‌شود که این اختلال و پریشانی در نظام اجتماع امری نامقبول است. اما اگر شبیه سازی منجر به اختلال در نظام نشود، توجیهی برای ممنوعیت آن وجود ندارد؛ بلکه منع آن موجب تضییع حق آزادی تولیدمثل است، بله، گاه حاکم شرعی از باب مصلحت می‌تواند بنا به حکم حکومتی که البته موقتی خواهد بود شبیه سازی را ممنوع کند.

۶.۱۰ - خطرات شبیه سازی


شبیه سازی انسانی، منافع درمانی ای به ویژه در زمینه درمان نازایی دارد و در همان حال مجموعه‌ای از خطرات را هم به همراه دارد. چگونه می‌توان جهت زمینه سازی برای تصمیم گیری، میان منافع و خطرهای آن توازن ایجاد کرد؟
پاسخ:اگر ثابت شود که شبیه سازی بشری خطرهایی دارد، اقدام به‌ان جایز نیست؛ زیرا اسلام کاری را که برای دیگران زیانبار است، حرام کرده است، رسول خدا (ص) فرمود:(لاضرر و لا ضرار فی الاسلام)؛هیچ زیان بینی و زیان رسانی ای در اسلام پذیرفته نیست.
وانگهی توازن میان منافع و ضررها، هرچند براساس قانون معمول در اصول فقه که معروف به قانون تزاحم است آنچه ضررش کمتر است بر آنچه زیانش بیش‌تر است مقدم می‌شود، ولی این قاعده تنها جایی کاربرد دارد که راه دیگری برای خلاصی از تزاحم وجود نداشته باشد؛ مثلاً راه دیگری جز تکثیر سلولی برای تولیدمثل نمانده باشد؛ در چنین وضعی منافع و مضار آن ارزیابی می‌شود و اگر مضار آن بیش‌تر بود، ممنوع می‌گردد.
اما اگر راه دیگری برای تولیدمثل و ازدیاد نسل وجود داشت که همان شیوه معمولی و سنتی است، دیگر اساساً نوبت به سنجش منافع شبیه سازی و مقایسه آن با خطرهایش به عنوان راهی برای تصمیم گیری نیست؛ بلکه هرگونه ضرری که از طریق انجام شبیه سازی بر دیگران وارد آید، تا زمانی که شیوه تولیدمثل منحصر به شبیه سازی نباشد، مجوز ممنوعیت شبیه سازی خواهد بود، از این گذشته، ما پیشتر گفتیم که بهتر است در دوره زمانی طولانی ای، عمل شبیه سازی بر روی حیوانات اجرا شود تا پیش از انجام دادن آن بر روی انسان، از بی ضرر بودن آن اطمینان حاصل آید.

۶.۱۱ - افراد و عملی شدن شبیه سازی


مسئولیت افراد و جوامع در برابر عملی شدن شبیه سازی چیست؟
پاسخ:مسئولیت افراد و جوامع در برابرِ شبیه سازیِ حرام، منع و دفع است که راه آن هم استفاده از قدرت و تعیین مجازات بدنی و مالی بر کسانی است که موجب اختلال در نظام می‌شوند، چه از راه شبیه سازی و چه از راه‌های دیگر.

۶.۱۲ - شبیه سازی و ارث


اگر سلولی را از بدن یک مرد بگیریم و در تخمک فاقد هسته همسرش قرار دهیم تا نسخه‌ای ژنتیکی مطابق اصل (مرد) پدید آوریم، ولی تا رسیدن زمان مناسب برای قرار دادن آن در رحم همسرش آن را در حالت انجماد نگه داریم و در همین دوره‌انتظار، آن مرد بمیرد و پس از شش ماه از مرگ او، آن تخمک بارور شده در رحم زن کشت شود و فرزندی از او به دنیا آید، آیا این فرزند که شباهت تامّی به پدرش دارد و یک سال و نیم پس از مرگ او به دنیا آمده، از او ارث می‌برد؟ همین مثال می‌تواند برای موردی که پدر و مادر هر دو مرده‌اند و تخمک بارور شده انسان، در رحم زنی، میزبان قرار گرفته است. اتفاق افتد، آیا این طفل از پدر و مادرش ارث می‌برد؟ و رابطه او با آن زنی که در رحمش بزرگ شده، چگونه است؟
پاسخ:گفتیم که این نسخه شبیه سازی شده، پدر ندارد؛ زیرا عرفاً پدر کسی است که طفل از منی او متولد شده باشد و این طفل از منی او نیست و بنابراین از او ارث نمی‌برد؛ حتی اگر عنوان پدر بودن به چنین مردی صدق کند، فرزندش مستحق دریافت ارث از پدرش نیست؛ زیرا ادله ارث دلالت می‌کند بر این‌که فرزندی که در زمان حیات پدر زنده است حتی اگر جنین باشد به شرط زنده متولد شدن از او ارث می‌برد. اما این طفل شبیه سازی شده که در حیات پدرش حتی در شکل جنینی زنده نبوده است، مشمول ادله استحقاق ارث نمی‌شود.
اما راجع به ارث بری از مادرش؛ در صورتی که مادرش پیش از آن‌که تخمک بارور شده این بچه در رحم زن میزبان قرار گیرد، مرده باشد، باز این طفل از او ارث نمی‌برد؛ زیرا در زمان حیات مادرش زنده نبوده است.

۶.۱۳ - شبیه سازی و تشخیص جرم


اگر نسخه‌های متعدد مطابق اصل از یک انسان تولید شود و جنایتی مانند قتل از سوی یکی از آنان رخ دهد، راه تشخیص جرم از گذشته تاکنون، انگشت نگاری است که به دلیل نبود نسخه‌ای مشابه معتبر است؛ ولی این شیوه در صورت وجود نسخه‌های مشابه که اثر انگشتشان هم مشابه است، کاربرد نخواهد داشت. آیا شبیه سازی در صورت عملی شدن، موجب نابودی و تعطیل عدالت و ایجاد هرج و مرج خواهد شد؟ یا این‌که باید مردم را از تعامل (خرید و فروش و دین و وعده و عهد ) با آنان منع کرد که این هم بخشی از مشکل را حل می‌کند، نه تمام آن را؟
پاسخ:اگر شبیه سازی به صورت گسترده عملی شود، قطعاً به اختلال در نظام و نابودی عدالت می‌انجامد و از این رو، چنین کاری حرام است. اما هیچ توجیه شرعی برای ممنوعیت ایجاد نسخه‌ای از یک شخص که با تفاوت سنی مثلاً پنجاه ساله از او متمایز است، وجود ندارد.

۶.۱۴ - شبیه سازی و خرید وفروش


فرض کنید که انسانی شبیه سازی شده است، ولی نسخه‌های دست نخورده‌ای از او به شکل منجمد نگهداری می‌شود و در معرض فروش به زنانی است که مایل‌اند طفلی به دنیا آورند. در چنین وضعی آن زنان منتظر می‌مانند تا ببینند این نسخه شبیه سازی شده چگونه است و اگر خوششان آمد، نسخه ای منجمد شده از او را می‌خرند. در این فرض، آیا این کار جایز و این خرید و فروش صحیح است؟ نسخه اولی با دومی و سومی و چهارمی، چه نسبتی خواهد داشت؟ آیا این نسخه‌ها از صاحب هسته و تخمک هسته زدایی شده، ارث می‌برند؟ و اگر ارث پیشتر تقسیم شده، آیا او حق دارد به آنان یا وارثانشان رجوع و مطالبه ارث نماید، از آن رو که حق خودش در ارث بردن مقدم بر حق آنان است؟
پاسخ:دلیلی بر حرمت این کار در صورتی که به اختلال در نظام نینجامد وجود ندارد. اما فروش این نسخه‌های منجمد به زنانی که مایل به آبستنی به این شکل هستند، قرارداد صحیحی است که مشمول قاعده (اوفوا بالعقود) می شود. اما رابطه میان نسخه‌های مشابه، رابطه برادری است و این در صورتی است که مادرشان که صاحب تخمک است، یکی باشد؛ ولی این نسخه‌های جدید که پس از مرگ مادرشان (صاحب تخمک) متولد می‌شوند، از او ارث نمی‌برند؛ زیرا ارث بردن مشروط به حیات داشتن در زمان حیات مادر است؛ هرچند این حیات در سطح جنینی باشد و جنین هم زنده به دنیا آید. این طفلی هم که پس از مرگ مادرش به دنیا آمده است، مشمول ادله ارث از مادری که ارثش تقسیم شده یا تقسیم نشده است، نمی شود.

۶.۱۵ - شبیه سازی و عمل جراحی


اگر نسخه مشابه شخصی که در سی سالگی قرار دارد، تولید شود و ده سال بعد آن شخص در چهل سالگی‌اش مبتلا به سرطان ناشی از عوامل ژنتیکی شود و پزشکان یقین کنند که نسخه مشابه که اکنون ده ساله است، سی سال بعد دچار این بیماری خواهد شد، در این حال، آیا مجازند بدون اجازه او و پیش از ابتلای او، جراحی کوچکی برای برداشتن عضو مشابه مبتلا به سرطان بر روی او انجام دهند؟
پاسخ:اگر دانشمندان اجماع داشتند که سرنوشت این طفل، همانند سرنوشت کسی است که سلولش از او گرفته شده است، هرچند که او فعلاً بیمار شده است، می توانند بر روی او جراحی انجام دهند. این جواز در دو صورت است:
الف) این که آن بچه، بالغ و عاقل باشد و اجازه جراحی را بدهد؛
ب) این که در صورت صغیر یا غیرعاقل بودنش، اذن ولیّ او کسب شود.

۶.۱۶ - شبیه سازی و حذف سلول جنسی


بقای نوع جانداران و به ویژه پستانداران در سطح پیشرفته آن، مبتنی بر تکثیر از راه پیوند زناشویی میان عنصر مذکر وعنصر مؤنث است. ثابت شده است که ژن‌های وراثتی کروموزوم‌ها، (و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها وزمین و گوناگونی زبان‌ها و رنگ‌های شما است) ( در معرض مشکلی هستند که در علم ژنتیک ( جهش ) خوانده می‌شود که در آن، ژن سالم به ژن بیمار تبدیل می‌شود. برای رهایی این ژن‌های بیمار، نیمی از خزانه ژنتیکی سلول جنسی (تخمک یا منی ) از بین می‌رود.
پس اگر آن نیمه باقی‌مانده نر و ماده با هم پیوند خوردند، سلول کاملی تشکیل می‌شود که تخمک لقاح یافته‌ای است که در اولین مراحل جنینی است. در این وضع اگر ژن‌های بیمار در نیمه لقاح یافته وجود داشت، شاید آن نیمه دیگر که متعلق به شریک او است، بر آن غلبه کند و آن را از بیماری‌ها تصفیه نماید. اما چگونه و چه زمانی نیمی از بار وراثتی سلول جنسی، دور افکنده می‌شود؟
پاسخ:زمانی که سلول جنسی بارور یعنی قابل تلقیح شد. توضیح این‌که در تقسیم آخر سلول جنسی که با آن آمادگی برای توان باروری را می‌یابد، کروموزوم هابه دو نیمه تقسیم نمی‌شوند که هرکدام خود را تکمیل کنند؛ بلکه سالم می‌مانند و برخی از آن‌ها هسته سلولی را تشکیل می‌دهند و نیمه دیگر هم هسته سلولی را تشکیل می‌دهد. در نتیجه هسته سلولی جدید، مشتمل بر ۲۳ کروموزوم و نه ۲۳ جفت تشکیل می‌شود و این تقسیم شدگی را تقسیم میوز می‌نامند؛ یعنی هسته سلول جنسی نیمی از خزانه ژنتیکی را در خود دارد. اینها که گفته شد در شیوه تکثیر زناشویی است، اما اگر تکثیر از راه غیر زناشویی باشد، ژن‌های مریض حاصل از جهش بر حال خود باقی می‌مانند و چیزی از آن کم نمی‌شود. پس اگر در طی چند نسل کپی‌های متعدد ساخته شود، ژن‌های بیمار با بروز جهش‌های جدید، متراکم می‌شوند؛ تا این‌که جنین‌ها به نقص عضو و بدقوارگی یا مرگ دچار می‌شوند. آیا همین امر برای ممنوع کردن شبیه سازی‌ به‌طور اساسی کفایت می‌کند؟ یا این‌که تنها شبیه سازی برگرفته از اصل قانونی شود و اجازه شبیه سازی از روی نسخه شبیه سازی شده (شبیه سازی عمومی) داده نشود؟
پاسخ:شبیه سازی ای که به اختلال در نظام نینجامد و ما به جواز اصولی آن حکم کرده ایم، مقید به شرط عدم اشتمال بر ضرری است که ممکن است دامنگیر جنین‌ها شود. بنابراین هر درجه از شبیه سازی که برای جنین زیان داشته باشد، حرام است؛ زیرا حتی ضرر رساندن به جنین هم مشمول حدیث شریف نبوی (لاضرر ولا ضرار فی الاسلام) می شود.

۶.۱۷ - شبیه سازی و قطع عضو


از شبیه سازی برای تولید ماده لازم برای نقل عضو یا بافت عضوی استفاده می‌شود. این شبیه سازی در چند مرحله انجام می‌شود:
الف) گرفتن سلول از کبد یا ریه یا معده و… و کشت آن؛ تا این‌که به صدها سلول از کبد یا ریه و یا معده تقسیم می‌شود؛
ب) تولید جنین‌هایی برای تولید اعضا؛
ج) تولید انسان‌هایی عادی برای این‌که منبع تأمین ذخیره قطع اعضا باشند.
پاسخ:از نظرگاه دینی، عملیات اوّلی جایز است؛ یعنی گرفتن سلول و کشت آن، پس از گرفتن سلول و یا پس از مدتی قرار گرفته شدن در حالت انجماد.
اما عملیات سومی، شرعاً حرام است؛ زیرا فرد شبیه سازی شده، همانند دیگران از تمامی حقوق برخوردار است و نباید به عنوان ذخیره قطع عضو دیگران مورد استفاده قرار گیرد؛ هرچند انگیزه ایجاد آن، ترمیم قطع اعضای دیگران باشد؛ حتی خود او هم مجاز نیست اعضایی از خود را که نمی‌تواند بدون آن‌ها زندگی اش را ادامه دهد، به دیگران ببخشد؛ چنان که قرآن کریم در سوره بقره، آیه۱۹۵ این حکم را به تصریح بیان کرده است:(ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه)؛و با دست‌های خود خودتان را به هلاکت میفکنید، همچنین است عملیات دوم؛ زیرا شارع، تعدی به جنین را حتی در شکل نطفه حرام کرده است؛ زیرا نطفه مبدأ تکوین انسان است و اسقاط مبدأ تکوین انسان، جایز نیست.

۶.۱۸ - شبیه سازی و دختر خواندگی


هرگاه نسخه‌ای مشابه‌اصل از سلول یک مرد و تخمک هسته زدایی شده همسرش تولید شود، اگر این زن، همان گونه که گذشت، مادر او باشد و او پدر نداشته باشد، سؤال این است که آن نسخه شبیه سازی شده با آن مرد چه نسبتی خواهد داشت؟ آیا آن نسخه، دختر خوانده آن مرد است و تحت شمول این آیه:(و ربائبکم اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهن)؛و دخترخواندگان شما که در منازل شما هستند و از زنان شما که با آنان نزدیکی کرده‌اید؟

۶.۱۸.۱ - پاسخ اول


می توان به اطلاق عنوان ( دخترخوانده ) برای مورد یاد شده، تمسک کرد؛ زیرا چه آن دختر خوانده از منی مرد دیگری باشد و یا از منی مرد دیگری نباشد، آن فرزند خوانده در خانه و کاشانه آن مرد پرورش می‌یابد و به هر حال فرزند همسر او است. بنابراین در صورتی که با همسرش نزدیکی کرده باشد، آن دختر به او محرم خواهد بود.
ولی چه بسا بر تمسک به اطلاق عنوان ربیبه اشکال شود؛ زیرا گفته می‌شود که معنای ربیبه در میان عرب شناخته شده نیست؛ در مجمع البحرین
[۱۰] مجمع البحرین، ج۲، ص۶۴.
آمده است:ربائبکم:یعنی دختران زنان شما از شوهرانی دیگر مفرد آن ربیبه است؛ زیرا معمولاً شوهر مادرش او را در خانه‌اش بزرگ می‌کند و در المیزان آمده است:الربائب:جمع الربیبة است و آن دختر زن مرد از دیگری است و می‌توان گفت:مراد از (غیر) نه از شوهر دیگر و به صورت مطلق است اما احتمال وجود قید دیگری هم هست و آن قید از منی مرد دیگری است بنابراین اطلاق معنای ربیبه برای اثبات وسعت معنایی اش ممکن نیست. زیرا ممکن است معنای آن، دختر زنی باشد که در منزل شوهر او پرورش می‌یابد و شاید به معنای دختر همسر از شوهری دیگر باشد که در منزل شوهر جدیدش پرورش می‌یابد. بنابراین تمسک به اطلاق، برای اثبات گستردگی معنا امکان ندارد.
اما این اشکال مبنی بر آن است که جمله (اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهنّ)، قید ربائب باشد و ما وجود قید دیگری را که قید (از منی مردی دیگر) است، محتمل می‌دانیم.
اما با این حال تمسک به اطلاق عنوان (ربائب) در موضوع مورد بحث، درست است. این از آن رو است که جمله (اللاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهنّ)، قید (ربائب) نیست؛ بلکه تفسیر آن است؛ چرا که ما بیش از یک گونه دخترخوانده نداریم تا جمله، قید باشد. آن یک گونه هم دخترخوانده‌ای است که در خانه شوهر مادر خود پرورش می‌یابد. بنابراین اطلاق معنای ربیبه و اشتمال بر مورد موضوع بحث اثبات می‌گردد.

۶.۱۸.۲ - پاسخ دوم


می توان به ایده تنقیح مناط و مناسبت‌های حکم و موضوع برای اثبات محرمیت میان مرد و این دختر که از هسته سلول (زوج یا زوجه) و تخمک هسته زدایی شده زن تکوین یافته باشد، تمسک جست؛ به این ترتیب که گفته شود:نکته محرمیت دخترخوانده در نظر عرف این است که او دختر آن زن است و از او تولد یافته است و در منزل شوهر او بزرگ شده است و نکته‌اش در این نیست که‌از منی مرد دیگری تولد یافته باشد. به این ترتیب، به محرمیت میان نسخه شبیه سازی شده با شوهر مادرش حکم می‌توان کرد.

۶.۱۹ - شبیه سازی به صورت مطلق


آیا شبیه سازی به صورت مطلق جایز است؟
پاسخ:من معتقدم بزرگ نمایی شبیه سازی انسانی، مبتنی بر این انگاره است که نسخه‌های متعدد مانند نسخه‌های یک کتاب صد در صد مشابه باشند. اما برخی دانشمندان به عدم وجود تشابه تام میان نسخه‌ها به سبب وجود شماری اندک از ژن‌ها (صفات وراثتی) در سیتوپلاسم نطفه آینده توجه داده‌اند. آیا این اندازه برای عدم تحریم شبیه سازی کفایت نمی‌کند؟ چرا که دلیل حرمت آن، پدید آوردن اختلال در نظام و نظم موجود مبتنی بر تمایز و اختلاف رنگ‌ها بوده است و در صورت وجود اختلاف و تمایز، هرچند اندک، دیگر نظام و نظم موجود به هم نمی‌خورد.

۷ - پانویس


 
۱. روم/سوره۳۰، آیه۲۲.    
۲. وسائل الشیعة، ج۲۹، ص۲۶، باب۷ از ابواب قصاص فی النفس حدیث۱.    
۳. وسائل الشیعة، ج۲۹، ص۳۱۴، باب۱۹ از ابواب دیات الاعضاء، حدیث۴.    
۴. وسائل الشیعة، ج۱۴، باب۴ از ابواب النکاح المحرم، حدیث۱.
۵. روم/سوره۳۰، آیه۲۲.    
۶. وسائل الشيعة, ج۱۴, باب۴ از ابواب النكاح المحرم، حدیث۲.
۷. روم/سوره۳۰، آیه۲۲.    
۸. روم/سوره۳۰، آیه۲۲.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۹۵.    
۱۰. مجمع البحرین، ج۲، ص۶۴.
۱۱. المیزان، ج۵، ص ۲۷۱.    


۸ - منبع


برگرفته از مقاله تقسیم جنینی و شبیه سازی- مجله فقه -دفتر تبلیغات اسلامی-شماره۴۷.    


رده‌های این صفحه : احکام پزشکی | فقه




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.